یک والپیپیر زیبای امویی برای Background کامپیوتر...برای مشاهده و دانلود عکس روی لینک زیر کلیک کنید...خیلی دوستش دارم
http://www.up.iranblog.com/images/4neyy4nuahii9odk77gx.jpg
قبول نیست !
این بارتو چشم بگذار من فراموشت می کنم
فقط تا صد بشمار،
آهسته آهسته
راستی ، ...
من بازی را خوب نمی دانم،
خودم را باید پنهان کنم یا گذشته را ؟
تورافراموش کنم یا خاطره را ؟
این بازی کی تمام می شود؟؟؟
یه روز سرد خزون تنگ غروب خسته از ادمای شهر شلوغ
خسته از نگاه پر درد زمون از حضور بی نشون حسمون
تو کوچه باغ شب دلواپسی بی ستاره موندم تو این بی کسی
دوباره پیش روم هستی
اگرچه این یه تصویره
اگرچه بی صدا رفتی
صدات برام نمیمیره...
پی نوشت: به یاد کسی که خیلی زود از پیشمون رفت...خیلی بهت احتیاج داریم ولی نیستی اما به زودی ما میایم پیشت.
دوست دارم که...
یه اتاقی باشه گرمه گرم، روشنه روشن، تو باشی، منم باشم. کف اتاق سنگ باشه سنگ سفید! تو منو بغلم کنی که نترسم، که سردم نشه، که دیگه نلرزم، اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار، پاهاتم دراز کردی، منم اومدم نشستم جلوت و بهت تکیه دادم! با پاهات محکم منو گرفتی، دو تا دستتم دورم حلقه کردی! بهت میگم چشماتو میبندی؟ میگی آره! بعد چشماتو میبندی، بهت میگم برام قصه میگی تو گوشم؟ میگی آره! بعد شروع میکنی آروم آروم تو گوشم قصه گفتن، یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمیشن، میدونی؟ میخوام رگ بزنم، رگ خودم رو! مچ دست چپم رو. یه حرکت سریع، یه ضربه عمیق، بلدی که؟! ولی تو که نمیدونی میخوام رگم و بزنم! تو چشماتو بستی! نمیدونی من تیغ رو از جیبم در میارم، نمیبینی که سریع می برم، نمیبینی خون فواره میزنه ... رو سنگای سفید ... نمیبینی که دستم میسوزه و لبم رو گاز میگیرم که نگم آااخ که چشماتو باز نکنی و منو نبینی...! تو داری قصه میگی... من شلوارک پامه... دستم و میذارم رو زانوم ... خون میاد از دستم میریزه رو زانوم و از زانوم میریزه رو سنگا. قشنگه مسیر حرکتش!
قشنگه رنگ قرمزش، حیف که چشمات بسته است و نمیتونی ببینی. تو بغلم کردی، میبینی که سرد شدم! محکم تر بغلم میکنی که گرم بشم! میبینی نامنظم نفس میکشم، تو دلت میگی آخی دوباره نفسش گرفت! میبینی هر چی محکمتر بغلم میکنی سردتر میشم... میبینی دیگه نفس نمیکشم... چشمات و باز میکنی میبینی من مردم..... میدونی؟
من میترسیدم خودمو بکشم! از سرد شدن... از تنهایی مردن... از خون دیدن... وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم ... مردن خوب بود، آرومِ آروم ... گریه نکن دیگه!... من که دیگه نیستم چشماتو بوس کنم بگم دلم میگیرهها ! بعدش تو همون جوری وسط گریههات بخندی... گریه نکن دیگه خب؟ دلم میشکنه... دلِ روح نازکه... نشکنش خب...؟!
پی نوشت: دیدی چقدر راحت بود؟!
این آزمون حاوی ۱۰ نشانه خطر است که به شما در شناسایی قربانیان عشق کمک می کند : …
ازمون را میتوانید بر اساس رابطه ای که هم اکنون دارید و یا روابط گذشته ی خود و یا روابط تان با مردها به طور عموم پاسخ دهید . اما همه این سئوال های را با صداقت پاسخ دهید گر چه ممکن است از اینکه پیش خودتان اعتراف میکنید ، برایتان خوش آیند نباشد اما روبرو شدن با حقیقت اولین قدم در جهت تغییراست .
به ادامه مطلب برید...
ادامه مطلب...
دیدی که رسوا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دلم بی آرزو عاشق شدم
با اون همه آزردگی بر زلف او عاشق شدم
عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من غافل شود از یاد من
قدرم نداند
فریاد اگر از کوی خود وز رشته گیسوی خود
بازم رهاند
دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم
گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحب دل کنم
وا ز دردی که درمان ندارد فتادم به راهی که پایان ندارد
که پایان ندارد
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کند
وا ز دردی که درمان ندارد فتادم به راهی که پایان ندارد
که پایان ندارد
دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
دیدی که در گرداب غم از فتنه گردون رهی
افتادم و سرگشته چون امواج دریا شد دلم
افتادم و سرگشته چون امواج دریا شد دلم
دیدی که رسوا شد دلم غرق تمنا شد دلم
------------------------------------------------------------------
دو سه شبهدو سه شبه که چشمام بدره خدا کنه که خوابم نبره تو این قفس که زندونه منه
دلم گرفته و منتظره خدا کنه که خوابم نبره
می خوام که دل بدریا بزنم یه سینه حرف و یک جا بزنم
چرا کسی نمیگه بمن عشق و امیدم به کجا رفته
شبا که یکه تنها بمونم با غصه ها تو دنیا بمونم
به کی آخه میتونه بگه اون که پشیمونه چرا رفتهدو سه شبه که چشمام بدره ه ه ه
فردا دوباره پائیز میشه باز دلم زه غصه لبریز میشه باز
ای آسمون بهش بگو پشیمون می شی
به سوز عاشقی قسم که دل خون می شیمی خوام که دل بدریا بزنم یه سینه حرف و یک جا بزنم
چرا کسی نمیگه بمن عشق و امیدم بکجا رفته
شبا که یکه تنها بمونم با غصه ها تو دنیا بمونم
بکی آخه میتونه بگه اینکه پشیمونه چرا رفته
دو سه شبه که چشمام بدره ه ه ه
------------------------------------------------------------------
نوایی نوایی
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائی
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائی
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائیمرنجان دلم را مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخواست به مشکل نشیند
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائیبنازم به بزم، بنازم به بزم محبت که آنجا، محبت که آنجاااا
گدائی به شاهی، مقابل نشینند گدائی به شاهی، مقابل نشینند
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائیبه پا گر خلد خار، به پا گر خلد خار چه آسان براید،چه آسان براید
چه سازم به خاری که بر دل نشیند چه سازم به خاری که بر دل نشیند
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائیغمت در نهانخانه دل نشیند غمت در نهان خانه دل نشیند
بنازی که لیلی به محمل نشیند به نازی که لیلی به محمل نشیند
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائی
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائی
نوائی نوائی نوائی نوائی همه باوفایند تو گل بی وفائی
------------------------------------------------------------------
رفتم که رفتماز برت دامن کشان، رفتم ای نا مهربان از من آزرده دل، کی دگر بینی نشان
رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
از برت دامن کشان، رفتم ای نا مهربان از من آزرده دل، کی دگر بینی نشان
رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
از من دیوانه بگذر، بگذر ای جانانه بگذر هر چه بودی هر چه بودم، بی خبر
رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
شمع بزم دیگران شو، جام دست این و آن شو هر چه بودی هر چه بودم، بی خبر
رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
بعد از این بعد از این، کن فراموشم که رفتم دیگر از دست تو، می نمی نوشم که مستم
با دل دیر آشنا، گشتم از دامت رها بی وفا بی وفا بی وفا
رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
رفتم که رفتم، رفتم که رفتم
------------------------------------------------------------------
بگذر از کوی مابگذر از کوی ما، کن نظر سوی ما به هر طرف ببین شروع کنم
در پی من دوان، گشته پیر و جوان از این جنون چه گفت و گو کنم
به گریه ندامتم، ز انتظار بی پایه ای چو می کند ملامتم، ز جفای تو همسایه ای
به گریه ندامتم، ز انتظار بی پایه ای چو می کند ملامتم، ز جفای تو همسایه ای
چه گفت گو برای او کنم بر این بلا چگونه خو کنم
ای فرزانگان بر دیوانگان این ملامت چرا کنید
کم تماشای ما کنید
از من بگذرید، راه خود روید عاشقان ما رها کنید
کم تماشای ما کنید
مگر به شهر شما، قسم شما را به خدا جنون عاشقی تماشا دارد
بسوزد آن که هست و حاشا دارد
من عاشقم و گنه کار آیا همه شما بی گناهید
من گمرهم و بی قرار آیا همه شما سر به راهید
آیا همه شما بی گناهید
------------------------------------------------------------------
رسوای زمانهشمع و پروانه منم، یار پیمانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
از خود بیگانه منم، مست می خانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
چون باد صبا در به درم با عشق و جنون هم سفرم
شمع شب بی سحرم از خود نبود خبرم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم
ای خدای من، شنانوای من زمین وآسمان تو می لرزد، به زیر پای من
مه و ستاره گان تو می سوزد زناله های من، ز ناله های من
رسوای زمانه منم، دیوانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
وای از این شیدا دل من مست و بی پروا دل من
سرمایه سودا دل من رسوا دل من، شیدا دل من
نامه تنها دل من، شام بی فردا دل من مجنون هر صحرا دل من
رسوا دل من، شیدا دل من رسوای زمانه منم، دیوانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم رسوای زمانه منم، دیوانه منم
رسوای زمانه منمدیوانه منم
------------------------------------------------------------------
عاشق شدن فایده ندارهدیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دوین فایده نداره نداره
وقتی ای دل به گیسوی پریشون می رسی خودتو نگه دار
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دوین فایده نداره ندارهای دل دیگه بال و پر نداری داری پیر میشی و خبر نداری
ای دل دیگه بال و پر نداری داری پیر میشی و خبر نداری
وقتی ای دل به گیسوی پریشون می رسی خودتو نگه دار
وقتی ای دل به چشمون غزل خون می رسی خودتو نگه دار خودتو نگه دار
دیگه عاشق شدن ناز کشیدن فایده نداره نداره
دیگه دنبال آهو دوین فایده نداره نداره
------------------------------------------------------------------
گل مولا
گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا
دمت گرمه بزن هو بزن هو گل مولا برام پیش خداوند بزن هو گل مولا
گل مولا گل مولا، گل مولا گل مولا
دلی دارم شکسته به دست غم نشسته
کسی دستم نمی گیرد منم تنهای خسته
کسی دستم نمی گیرد منم تنهای خسته
گل مولا گل مولا، گل مولا گل مولا
نه اشکی تا بریزم، نه پایی تا گریزم نه اشکی تا بریزم، نه پایی تا گریزم
نه یک دست نوازش گر، نه پایی تا گریزم نه یک دست نوازش گر،نه پایی تا گریزم
گل مولا گل مولا، گل مولا گل مولامن نمی دانم که هستم یا علی دستم بگیر
من نمیدانم چه هستم یا علی دستم بگیر
هر که هستم هر چه هستم یا علی دستم بگیر
گل مولا گل مولا، گل مولا گل مولا
گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا گل مولا
دمت گرمه بزن هو بزن هو گل مولا برام پیش خداوند بزن هو گل مولا
گل مولا گل مولا، گل مولا گل مولا
------------------------------------------------------------------
آیة الکرسی یکی از اون دعاهایی ست که وقتی میخوایم از یه بلای ناگهانی در امون باشیم زمزمه میکنیم.خوندن این دعا واقعا تاثیر داره.به همین خاطر من امروز مطالبی درباره ی این دعا براتون تهیه کردم که خیلی جالبه...
به ادامه مطلب هم برید...
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ*لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ*
ترجمه: خداى یکتا که جز او کسی شایسته ستایش نیست / او همیشه زندهء پا برجای است /(پس) هیچ گاه خواب سبک و سنگین او را فرا نمی گیرد /آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است در سیطره مالکیّت و فرمانروایى اوست /مگر می شود کسی شفاعت کند(مردم را) بدون اجازهء او / به پیدا و پنهان ایشان آگاه است / وایشان ذرّه ای از دانش او را احاطه ندارند / مگر به آنچه او بخواهد / دامنه تخت (سلطنت) او آسمانها و زمین است/ نگهداری اینها برایش کاری نیست / و او بلند مرتبه ترین و بزرگ مطلق است. در دین اجباری نیست،فرق میان پیشرفت و سقوط بیان شده است/ پس آن کس که طغیانگر بودامّا به خدا ایمان آورد به بهترین دستاویز نجات (از پرتگاه) رسیده است که پاره شدنی نیست /و خدا شنوا و دانا است./ خدا پشتیبان افراد باایمان است آنها را از تاریکیها بیرون می آورد و به طرف نور میبرد/ به همان صورت به کسانی که طغیان کردند کمک میکند چنان که که آنها را از نور بیرون آورده به درون تاریکیها میبرد/.آنهایند اهل آتش جهنّم و همیشه در آن خواهند بود.
ادامه مطلب...
فریب ما نخور آقا، دروغ می گوییم به جان حضرت زهرا (س) دروغ می گوییم
چه ناله ای؟ چه فراقی؟ چه درد هجرانی؟ نیا نیا گل طاها دروغ می گوییم
تمام چشم به راهی و انتظار و فراق و ندبه های فرج را دروغ می گوییم
دلی که مأمن دنیاست جای مولا نیست اسیر شهوت دنیا، دروغ می گوییم
زبان، سخن ز تو گوید ولی برای مقام به پیش چشم خدا دروغ می گوییم
کدام ناله غربت؟کدام درد فراق؟ قسم به ام ابیها (س) دروغ می گوییم
خلاصه ای گل نرگس کسی به فکر تو نیست و ما به وسعت دریا دروغ می گوییم
مرا ببخش عزیزم که باز می گویم نیا نیا گل طاها دروغ می گوییم
پی نوشت: فریب ما مخور آقا...
آهنگ الهه ناز استاد بنان که واقعا معرکه است.آدم و یاد تمام خاطرات شیرین و خوب زندگیش می رسونه. یا حتی بد و شیرین زندگیش. آره... بد! خاطره هایی هم هستند که بد بودن اما الان وقتی بهشون فکر می کنی می فهمی چقدر همون بد هاش هم شیرین بودن و هستن. درسته که جسم نمی تونه به عقب برگرده اما ذهن آدم که می تونه. خدایا شکرت که راهی واسه برگشت گذاشتی. شکرت.
تو هم می دانی چقدر از ثانیه های عمر کوتاهی که بلند به نظر می آید گذشته است؟ و ما هنوز هم یاد نگرفته ایم که باید به زندگی مانند یک جاده نگریست! جاده ای که در آن صحنه هایی را خواهی دید، با کسانی آشنا خواهی شد، و مشکلاتی را تجربه خواهی کرد که یا دلت را می آزارند و یا تو به وجودشان عشق خواهی ورزید، و دوستشان خواهی داشت. اما این را هم بدان که ویژگی جاده این است که همیشه به میل تو پیش نخواهد رفت. به میل ما انسان ها! نمی دانم...
نمی دانم چه زمان یاد خواهم گرفت که در این مسیر نه به کسی دل ببندم که روزی شاهد جدایی اش از خویش باشم و نه از کسی آزرده خاطر شوم که روزی پشیمان بد رفتاری های گذشته ام نشوم. کاش می شد روزی هشیار شوم و بدانم که این جاده فقط محل گذر است و نه توقف. می خواهم همیشه این جمله را به یاد بسپارم که "چون می گذرد غمی نیست!" و هنگام عبور از پیچ ها و سراشیبی های جاده با خود زمزمه اش کنم.